English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8134 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
association U شرکت
association U همباش
association U اجتماع
association U تجمع
association U پیوند ارتباط
association U هم خوانی
association U معاشرت اتحاد
association U پیوستگی
association U تداعی معانی تجمع
association U امیزش
association U وابستگی وابسته سازی
association U تداعی
association U انجمن
association method U روش تداعی
association neuron U نورون ارتباطی
association nuclei U هستههای ارتباطی
association of ideas U تداعی اندیشه ها
association of ideas U تداعی معانی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
association football U اتحادیه فوتبال
association croquet U مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
association croquet U کروکه انگلیسی
association cortex U قشر تداعی
association coefficient U ضریب ارتباط
association by contiguity U تداعی از راه مجاورت
association areas U مناطق ارتباطی
artieles of association U شرکت ناور
article of association U اساسنامه شرکت
association psychology U روانشناسی تداعی گرا
association school U مکتب تداعی
association test U ازمون تداعی
memorandum of association U اساسنامه شرکت
memorandum of association U شرکتنامه تجاری
trade association U انجمن صنفی
trade association U تشکیلات صنفی
housing association U انجمنخانهیابیبهقیمتنازلتر
residents' association U انجمنشورایمحل
producers association U انجمن تولید کنندگان
free association U تداعی ازاد
forward association U تداعی رو به جلو
clang association U تداعی اوایی
bar association U کانون وکلا
bar association U کانون وکلا دادگستری
backward association U تداعی وارونه
association time U زمان تداعی
memorandom of association U اساسنامه شرکت
argument association U وابسته سازی نشانوند
articles of association U اساسنامه
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems U professionals
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
parent-teacher association U انجمناولیاومربیان
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
frontal association area U منطقه ارتباطی پیشانی
savings and loan association U صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
word association test U ازمون تداعی واژه ها
association for women in computing U متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
european free trade association U A .T.F.E
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
e f t a (european free trade association U سویس نروژ
e f t a (european free trade association U سوئد
e f t a (european free trade association U اتریش
e f t a (european free trade association U پرتقال دانمارک
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
development U ایجاد
development U توسعه
development U بسط
development U رشد
development U پیشرفت
self development U توسعه نفس
self development U پیشرفت نفس خود پیش برد
well development U توسعه و شستشوی چاه
under development U دردست توسعه
development U گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
development U گسترش
development U فهور
development U برنامه ریزی تولید محصول جدید
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development U رشد پیشرفت
development U کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
development U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development U تکامل یافتن
development U ترقی نمو
development U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
housing development U محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
uneven development U توسعه نامتوازن
historical development U توسعه تاریخی
historical development U سیر تاریخی
internal development U رشد داخلی
internal development U توسعه داخلی
top down development U توسعه از بالا به پایین
recent development U بسط جدید
recent development U بسط تازه
pole of development U قطب توسعه
personnel development U برنامه ریزی استخدامی
pattern of development U الگوی توسعه
motor development U رشد حرکتی
mental development U رشد ذهنی
manpower development U پرورش نیروی انسانی
land development U احیای اراضی
inward looking development policies U درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
recent development U فهورتازه
regional development U توسعه منطقهای
technical development U توسعه فنی
software development U توسعه نرم افزاری
social development U توسعه اجتماعی
sexual development U رشد جنسی
rural development U توسعه روستائی
research and development U تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
research and development U تحقیق و توسعه
phasess of development U مراحل توسعه
regional development U توسعه ناحیهای
inward looking development policies U سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
development countries U کشورهای قابل توسعه
eco development U بوم گسترش
development tools U ابزار توسعه
development time U زمان توسعه
development system U سیستم توسعه یافته
design development U آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
development policy U سیاست توسعه
development planning U برنامه ریزی توسعه
development plan U طرح ارایش زمین
development plan U طرح گسترش
development plan U برنامه توسعه
cultural development U توسعه فرهنگی
development order U دستوربهبود اماد
development order U دستور ساخت اماد
development cost U هزینه توسعه در تولیدمحصول
curriculum development U برنامه ریزی درسی
development budget U بودجه عمرانی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
eco development U بوم گسترد
force development U برنامه تشکیل یکانها
force development U برنامه تامین یا بسیج یکانها
flank development U گسترش جناحی
ecosystem development U گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
bank development U گسترش شبکه بانکی
development bank U بانک توسعه
base development U تهیه پایگاه
base development U ساختن پایگاه
economic development U توسعه اقتصادی
combat development U توسعه رزمی
child development U رشد کودک
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
desired rate of development U نرخ مطلوب توسعه
anti development policy U سیاست ضد توسعه
microcomputer development system U سیستم توسعه ریزکامپیوتر
spike [in a curve/development etc.] U پالس بسیار بلند و ناگهانی [در نمودار تکاملی و غیره]
program development tools U ابزار توسعه برنامه
development aid worker U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker U دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development support library U امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
development aid volunteer U دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
international U بین المللی
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U وابسته به روابط بین المللی
international U بازیگر بین المللی
international U بین الملل انترناسیونال
international U مربوط به کشورهای مختلف
lincoln oseretsky development scale U رشد سنج لینکلن- اوزرتسکی
big push theory of development U نظریه فشار شدید توسعه
bayley scale of infant development U مقیاس بیلی برای رشدکودکان
international union U اتحادیه بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international units U واحدهای جهانی برق
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
system international U سیستم بین المللی
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
International politics. U سیاست بین الملل
by international standards U در معیارهای بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international trade U تجارت بین الملل
international custom U عرف بین المللی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international classification of U Diseases
international law U حقوق بین الملل
international line U خط بین المللی
international line U خط خارجی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international finance U مالیه بین الملل
international comity U نزاکت بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international reserves U ذخائر بین المللی
Recent search history Forum search
2آفساید
1afghan diversity development and social services australia
1انجمن شکوفاگران خلاقیت
1Both the Afghan government and the international society agree that Afghanistan confronts major challenges before mining becomes the country’s economic lifeline and help create creation of a more self
0team identification and team internalization در این جمله یعنی چی؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com